تا اینجا خواندم...

ویکتور هوگو:
خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.


نام دیگر من همان : "علی اصغر بنده خدا"ست.

تا اینجا خواندم...
پیام های کوتاه
آخرین نظرات

سلام

ازحدود 56 صفحه ی کتاب آژیر صدای شعرهای سپید می آید با طعم جنگ سیاه.جنگی که خرابی و خسارت ونبودن ها در پی دارد.

جنگ دراین کتاب از دریچه ی نگاه فرزند،همسر،مادر روایت شده است.از دریچه نگاه آنهایی که جنگ سال ها موجب تنهایی شان شده است. و این تنهایی بر روح آنان چنگ انداخته است.

جنگی که شاعر آن را با پدر گره زده است. پدری که پاهایش را در جنگ از دست داده.پدری که دیگر نمی آید و پدری که نیست.

صابر ساده در ابتدای این کتاب نوشته است:

 نوشتن از جنگ دغدغه همیشگی‌ام بوده و از همه بیشتر درد مادری که سال‌هاست پدری را در کنار خودش نمی‌بیند. با این همه این کتاب تقدیم شده به سال‌های تنهایی: خانم فرنگیس معتمدی مادر بزرگ عزیزم، همسر شهید والامقام (محمد واعظی) و تمام همسران و خانواده محترم شهدای کشورم.

به نظرم شاعر با همین 46 قطعه شعر کوتاه سپید که در فاصله سال های 84 تا 88 سروده به خوبی توانسته است آنچه را که از اثرات این جنگ از نزدیک دیده و تجربه کرده بیان کند.همین مدت زمان طولانی و 4 ساله از پختگی اشعار حکایت دارد.

سال 92 هم کتاب "نازی -آباد" هم از همین شاعر منتشر شدکه شامل اشعار عاشقانه کوتاه و آزاد اوست. صابر ساده هم اکنون 28 سال دارد و متولد 1366 تهران است. 

چند تصویر از کتاب آژیر:

پی نوشت:
نام کتاب:آژیر
پدید آورنده :صابر ساده
انتشارات:فصل پنجم
تعداد صفحه :۵۶
سال نشر :۱۳۹۱
نوبت چاپ :اول
قیمت :۲۸۰۰۰ ریال
لایه جدید...

ادبیات پایداری

دفاع مقدس

شعر

شعر جوان

معرفی کتاب

کتاب

کتاب شعر

کتابنامه

نظرات  (۸)

۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۱ ...:: بخاری ::...
سلام.
جزو معدود وقتهایی هست که ی کتاب تو نت می بینم و تصمیم میگیرم هر چه سریع تر بخرمش... :|


۲۸ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۳ مداد کوچک
خوب کتابیست/

پدرم باغ های فراوانی دارد
من داغ های فراوانی...................

ممنون از معرفی
۲۹ تیر ۹۴ ، ۰۴:۰۶ محمد حسین مرادی
سلام
گزیده هایی قشنگی از کتاب گذاشتید.
ممنون از معرفیتون
۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۶:۵۹ ویترین کتاب
سلام
ما یه سایت ویژه معرفی و نقد و فروش کتاب داریم. به این دلیل که کارتون مشابه ما و کتاباتون مشابه ماست به نظر میرسه خوب باشه باهم همکاری داشته باشیم.خوشحال میشیم به ما یر بزنید.
چقدر سی و سه و پانزده جالب بود.
بهمون سربزنید خوشحال می شیما ؛)
ممنوووووووووووووووون
۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۶ منور الفکر
سپاسگزارم...
--
روزگارتان آبنباتی...قدم رنجه!

ارادتمندم.ممنون که به کتاب قدیمی من نگاه انداختید.حق مدد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی